loading...
اشعار اهل بیت (ع)

امام حسین(ع)


زمـانِ نـامتناهـی همـان محـرّم تـوست

تمـام مُلک خداونـد زیـر پرچـم تـوست

اگر که سیل سرشکم وجود را برده است

خدا گواست که روز عزای تو، کم توست

به عرصه‌ای که خدا خونبهای توست حسین!

بهشت، قیمت یک قطره اشک ماتم توست

چگونه کشته بخـوانم تـو را که می‌بینم

هنـوز مکتب اسلام، زنـده از دم تـوست

روا بـوَد کـه همیشـه نمـاز، بوسـه زنـد

به وقت سجده به مهری که خاک مقدم توست

اگــر ولادت شیعــه غـدیــر بـود اول

ولادت دگـــرش اوّلِ محــرّم تــوست

چـه قابـل اسـت تـو را خـاتم سلیمـانی

تمـام وحی خداونـد، نقش خـاتم توست

نبـی نبـودی و بـر تــو کتـاب نـازل شد

شکاف سینۀ خونین، کتاب محکم توست

اگـرچـه اهـل نمـازیم و اهـل روزه ولـی

نماز و روزه و خمس و زکات ما غم توست

از آن ز گـلشن سبز بهشت، سبـزتر است

که اشک، آب گوارای نخل «میثم» توست

---------------------------------------------------------------
غلامرضا سازگار

 

حسین جان ای آبروی دو عالم ...نگین سلیمان به حلقه خاتم

برادر جان بی تو در دل صحرا ...شده تنها خواهرت گل زهرا

تنت بی سر مانده در دل صحرا ...سرت هر دم روی نیزه اعدا

به زخم تنت روی ریگ بیابان ...به سوز دل و اشک و آه یتیمان

سرتو بر نیزه های پر از خون ...به روی سر ناقه ها من دلخون

به شهر شام در هجوم نظر ها ....کند خنده دشمنت به غم ما

خداحافظ ای برادر زینب....خداحافظ ای برادر زینب

 

از تو ممنونم، نکردی جوابم
با حال خرابم ،توجمع گداها تو کردی حسابم
سالار زینب امیری حسینم و نعم الامیرم
هوا،هوای کربلا،هوای بین الحرمین
هوای شور و مستی و هوای گریه بر حسین
دلم دوباره پرزده،شبیه این کبوترا
حس می کنم پر میکشم تو آسمون کربلا

 

وبر روی لینکزیر  کلیک کنید

http://s30.uploadboy.com:8080/d/uvnjctrnjdfx3pohn4rh5sgl7awncq2zxcpe4o27xdsxxzsfjgkqe6pg/از تو ممنونم.mp4

یاد امام و شهدا ، دل و می بره کرب و بلا

بعضی شبا وقتی بابا ،کنج دلش غوغا میشه ، یا بعضی وقتا دل شب ، وقتی که از خواب پا میشه

میره یه گوشه میشینه ، آلبومشو وا می کنه ، خوب می دونم گذشتشو با اونا پیدا میکنه ، با اونا نجوا میکنه

درد و دل این روزاشو (با اونا نجوا می کنه2)

یاد امام و شهدا ، دل و می بره کرب و بلا

(می گم بابا اینا کین که با لباس خاکین 2) اما هزار تا کهکشون ، سرتاسر هفت آسمون

(مونده به زیر پرشون 2).......................میگه پسرم ، نور دلم، باغ گلم ، همه حاصلم

الهی هیچ مسافری ، از رفیقاش جانمونه ، تو هم دعا کن که بابات ، غریب و تنها نمونه

بعد امام و شهدا (زیاد تو دنیا نمونه 2)اینا تو آسمون بدر، ستاره های سحرند

به جون تو برای من (عزیز تر از برادرند2).

به کی بگم ، چه جور بگم ، بعضی هاشون تو بیداری ، بعضی هاشون تو رویاها

جلوه مولا رو دیدن ، جذبه آقا رو دیدن

یاد امام و شهدا ، دل و می بره کرب و بلا

می گم بابا ، که هر وقت پیش شما، میون کل جبهه ها (اسم شلمچه که میاد2)

چه سریه ، چه رازیه ، فوری برافروخته میشین ، مثل شمع سوخته میشین.

میگه پسرم ، ای پسرم ، نمک نزن ، بازم به زخم جگرم ، سرتاسر جبهه همش جور تجلی خدا بود به خدا

آخر دنیا بود به خدا (کرب و بلا بود به خدا2)

(حضرت زهرای بتول ، با اینکه ما نوکرشیم 2) ( مادر ما بود به خدا2)

اما میون جبهه ها ، شلمچه بیشتر از همه(گرفته بوی فاطمه 3)

شب حمله ، همهمه بود ، روی لبها زمزمه بود ، کی تو دلا واهمه بود،(دعوا سر، سربند یا فاطمه بود3)

ذکر لبها وقتی که یا زهرا می شد ( همه گره ها بود وا میشد2)

یاد امام و شهدا ، دل و می بره کرب و بلا

این رفیقم که می بینی ، میون دار هیئت ها بود ، مسجدی بود ، بی ریا بود ، باصفا بود، با خدا بود،

یه شب توی میدون مین ، آخر به آرزوش رسید ، ترکشای خمپاره ها هردوتادستاش و برید

این رفیقم که می بینی ، اهل نظر بود به خدا ، مرغ سحر بود به خدا ، مرد خطر بود به خدا

یه شب توی میدون مین ، دیدم بی سر بود به خدا ، مرد خطر بود به خدا

این رفیقم که می بینی ، انیس و یار و یاورم ، عزیزتر از برادرم ، نور دو چشمون ترم

وقت وداع آخرش ، می گفت بگو به مادرم. از خدا خواستم همیشه که برنگرده پیکرم

این رفیقم غلامعلی ، نوحه خونه ، روضه خونه ، وقتی دل بابات می گیره شعرای اونو میخونه

آخرش ، حاجتم و من می گیرم .یه روز از عشق تو مولا میمیرم(قربون کبوترای حرمش 2)

یاد امام و شهدا ، دل و می بره کرب و بلا

متن نوحه شوریده و شیدای تو ام-محمود کریمی دهه اول فاطمیه 91

شوریده وشیدای توام
شیرینی رویای منی
تا به قیامت پایه توام
دین منی دنیای منی
آقای منی
آآآه با شهیدان تو یا حسین
آآآه بر سر خان تو یاحسین
آآآه به دلم حسرت کربلا
آآآه کربلا کربلا کربلا
فانی در ذات احدی
جان ابوفاضل مددی
عاشق عشق ناب توام
صاحب من ارباب منی
آقای منی
آآآه ساکن کربلا یاحسین
آآآه خاک کویت شفا یاحسین
آآآه به دلم حسرت کربلا
آآآه کربلا کربلا کربلا
در شب ظلمت ماه منی
دلیل عشقی راه منی
نماز روحم سوی تو
قبله ی من محراب منی
آقای منی
آآآه ایینه ی خدا
آآآه شهیدازتن سر جدا
آآآه دلیل عزت کربلا
آآآه کربلا کربلا کربلا

تعداد صفحات : 9

درباره ما
ناب ترین غزلهای مداحی Telegram.me/chayeheyat در ایتا هم با همین آی دی هستیم یاعلی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    توی اینترنت دنبال چی میگردی ؟
    نظرت راجع به این وبسایت چیه ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 478
  • کل نظرات : 72
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 13
  • آی پی امروز : 253
  • آی پی دیروز : 42
  • بازدید امروز : 475
  • باردید دیروز : 86
  • گوگل امروز : 11
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 561
  • بازدید ماه : 868
  • بازدید سال : 18,940
  • بازدید کلی : 656,329
  • کدهای اختصاصی
    ناب ترین غزلهای مداحی Telegram.me/chayeheyat در ایتا هم با همین آی دی هستیم یاعلی
    معرفت

    معـــرفـــــت


    ابوبكر حسيني

    سيد ابوبکر بن شهاب علوي حسيني حضرمي، نسب او به امام جعفر صادق عليه السلام مي رسد. او به سال 1262 ه. ق در قريه اي از بلاد حضرموت متولد شده و به سال 1341 ه. ق در حيدر آباد دکن از بلاد هند وفات يافته است.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    عطية بن سعد بن جناده ي عوفي

    نام عطيه، همواره در کنار نام جابر بن عبدالله انصاري مطرح مي شود که با هم پس ازشهادت امام حسين «ع » در اربعين اول به زيارت قبر آن حضرت آمدند و چون جابر نابينا شده بود، عطيه او را در اين زيارت همراهي مي کرد.بنا به برخي نقلها، هنگام بازگشت اهل بيت از سفر شام، در کربلا با جابر و عطيه برخورد کردند.عطية بن سعد بن جناده عوفي، از رجال علم و حديث شيعه بود.وي در زمان خلافت امير المؤمنين «ع » در کوفه به دنيا آمد.نام عطيه، به پيشنهاد آن حضرت بر وي نهاده شد.او از راويان موثق شيعه بود که حتي در کتب رجالي اهل سنت هم توثيق شده است.وي به جرم تشيع و هواداري علي «ع » از سوي حجاج بن يوسف تحت تعقيب بود و به فارس گريخت.به دستور حجاج، او را گرفتند و چون حاضر نشد علي عليه السلام را لعن کند، چهار صد تازيانه بر بدنش زدند و موي سر و ريش او را تراشيدند. از آن پس به خراسان رفت و پس از مدتي به کوفه بازگشت.در کوفه بود تا در سال 111 هجري در گذشت.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    قرينته النوائب

    همدم و همراه با مصيبتها. از القاب شريفه ي حضرت زينب سلام الله عليهاست.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    عبدالله بن عفيف ازدي

    او از طايفه ازد، ساکن کوفه و مردي ميان سال بوده است.او از نيکان و شجاعان، و زهاد و عباد و مجاهدين شيعيان محسوب مي شد.عبدالله چشم چپش را در جنگ صفين و چشم راستش را در جنگ جمل از دست داده بود و هميشه در مسجد اعظم کوفه عبادت مي کرد.طبق نقل تواريخ، بعد از شهادت امام حسين عليه السلام و مسلط شدن ابن زياد بر کوفه، طرفداران اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم قلع و قمع شدند و ابن زياد، با کمال جسارت، روي منبر مسجد کوفه به اميرمؤمنان و فرزندان او عليهم السلام اهانت مي کرد که با عکس العمل شديد مردم، از جمله عبدالله بن عفيف روبرو شد که به فرمان ابن زياد به شهادت رسيد.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا
     
    دانشنامه عاشورا