loading...
اشعار اهل بیت (ع)

دعاى روز چهارشنبه


به نام خداى بخشاينده مهربان

اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى جَعَلَ اللَّيْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً

ستايش خدايى را كه شب را پوشش (خلق ) قرار داد و خواب را مايه آسايش و روز را (وسيله ) تكاپو و جنبش

لَكَ الْحَمْدُ اَنْ بَعَثْتَنى مِنْ مَرْقَدى وَ لَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَداً حَمْداً

ستايش خاص تو است كه مرا از خوابگاهم برانگيختى و اگر اراده مى كردى خوابم را هميشگى مى كردى آن ستايشى كه

دائِماً لا يَنْقَطِعُ اَبَداً وَ لا يُحْصى لَهُ الْخَلاَّئِقُ عَدَداً اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ

دائمى است و قطع نگردد و خلائق شماره اش نتوانند خدايا ستايش خاص تو است كه

اَنْ خَلَقْتَ فَسَوَّيْتَ وَقَدَّرْتَ وَ قَضَيْتَ وَ اَمَتَّ وَ اَحْيَيْتَ وَ اَمْرَضْتَ وَ

آفريدى و پرداختى و اندازه كردى و گذراندى و ميراندى و زنده كردى ، بيمار كردى و

شَفَيْتَ وَ عافَيْتَ وَ اَبْلَيْتَ وَ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَيْتَ وَ عَلَى الْمُلْكِ

شفا دادى ، تندرست كردى و گرفتار ساختى و بر عرش استيلا يافتى و بر ملك وجود

احْتَوَيْتَ اَدْعُوكَ دُعاَّءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسيلَتُهُ وَ انْقَطَعَتْ حيلَتُهُ وَ

احاطه دارى مى خوانمت خواندن آنكس كه وسيله اش ضعيف و راه چاره اش قطع شده

اقْتَرَبَ اَجَلُهُ وَ تَدانى فِى الدُّنْيا اَمَلُهُ وَ اشْتَدَّتْ اِلى رَحْمَتِكَ فاقَتُهُ وَ

و مرگش نزديك گشته و آرزويش در دنيا اندك شده و سخت نيازمند رحمتت گرديده و

عَظُمَتْ لِتَفْريطِهِ حَسْرَتُهُ وَ كَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَ عَثْرَتُهُ وَخَلُصَتْ لِوَجْهِكَ

افسوسش در كوتاهى و تقصير خود بزرگ گشته و لغزش و خطايش بسيار شده و

تَوْبَتُهُ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيّينَ وَ عَلىَّ اَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبينَ

توبه اش بدرگاه تو خالص گرديده پس درود فرست بر محمد خاتم پيمبران و بر خاندان پاك

الطّاهِرينَ وَ ارْزُقْنى شَفاعَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ لا

پاكيزه اش و شفاعت محمد صلى الله عليه و آله و سلم را

تَحْرِمْنى صُحْبَتَهُ اِنَّكَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ اَللّهُمَّ اقْضِ لى فِى

را روزى من گردان و از همنشينى او محرومم مكن كه تو ارحم الراحمين هستى خدايا در روز

الاْرْبَعاَّءِ اَرْبَعاً اِجْعَلْ قُوَّتى فى طاعَتِكَ وَ نَشاطى فى عِبادَتِكَ وَ

چهارشنبه چهار حاجت مرا برآور: نيرويم را در طاعت خويش قرار ده و نشاط و شادمانيم را در عبادتت و

رَغْبَتى فى ثَوابِكَ وَزُهْدى فيما يُوجِبُ لى اَليمَ عِقابِكَ اِنَّكَ لَطيفٌ لِما تَشاَّءُ

رغبت و ميلم را در پاداش نيكت و پارساييم را در آنچه موجب عذاب دردناك براى من گردد كه همانا تو نسبت به هرچه بخواهى مدارا كنى

درباره ما
ناب ترین غزلهای مداحی Telegram.me/chayeheyat در ایتا هم با همین آی دی هستیم یاعلی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    توی اینترنت دنبال چی میگردی ؟
    نظرت راجع به این وبسایت چیه ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 478
  • کل نظرات : 72
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 13
  • آی پی امروز : 84
  • آی پی دیروز : 42
  • بازدید امروز : 146
  • باردید دیروز : 86
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 232
  • بازدید ماه : 539
  • بازدید سال : 18,611
  • بازدید کلی : 656,000
  • کدهای اختصاصی
    ناب ترین غزلهای مداحی Telegram.me/chayeheyat در ایتا هم با همین آی دی هستیم یاعلی
    معرفت

    معـــرفـــــت


    ابوبكر حسيني

    سيد ابوبکر بن شهاب علوي حسيني حضرمي، نسب او به امام جعفر صادق عليه السلام مي رسد. او به سال 1262 ه. ق در قريه اي از بلاد حضرموت متولد شده و به سال 1341 ه. ق در حيدر آباد دکن از بلاد هند وفات يافته است.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    عطية بن سعد بن جناده ي عوفي

    نام عطيه، همواره در کنار نام جابر بن عبدالله انصاري مطرح مي شود که با هم پس ازشهادت امام حسين «ع » در اربعين اول به زيارت قبر آن حضرت آمدند و چون جابر نابينا شده بود، عطيه او را در اين زيارت همراهي مي کرد.بنا به برخي نقلها، هنگام بازگشت اهل بيت از سفر شام، در کربلا با جابر و عطيه برخورد کردند.عطية بن سعد بن جناده عوفي، از رجال علم و حديث شيعه بود.وي در زمان خلافت امير المؤمنين «ع » در کوفه به دنيا آمد.نام عطيه، به پيشنهاد آن حضرت بر وي نهاده شد.او از راويان موثق شيعه بود که حتي در کتب رجالي اهل سنت هم توثيق شده است.وي به جرم تشيع و هواداري علي «ع » از سوي حجاج بن يوسف تحت تعقيب بود و به فارس گريخت.به دستور حجاج، او را گرفتند و چون حاضر نشد علي عليه السلام را لعن کند، چهار صد تازيانه بر بدنش زدند و موي سر و ريش او را تراشيدند. از آن پس به خراسان رفت و پس از مدتي به کوفه بازگشت.در کوفه بود تا در سال 111 هجري در گذشت.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    قرينته النوائب

    همدم و همراه با مصيبتها. از القاب شريفه ي حضرت زينب سلام الله عليهاست.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    عبدالله بن عفيف ازدي

    او از طايفه ازد، ساکن کوفه و مردي ميان سال بوده است.او از نيکان و شجاعان، و زهاد و عباد و مجاهدين شيعيان محسوب مي شد.عبدالله چشم چپش را در جنگ صفين و چشم راستش را در جنگ جمل از دست داده بود و هميشه در مسجد اعظم کوفه عبادت مي کرد.طبق نقل تواريخ، بعد از شهادت امام حسين عليه السلام و مسلط شدن ابن زياد بر کوفه، طرفداران اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم قلع و قمع شدند و ابن زياد، با کمال جسارت، روي منبر مسجد کوفه به اميرمؤمنان و فرزندان او عليهم السلام اهانت مي کرد که با عکس العمل شديد مردم، از جمله عبدالله بن عفيف روبرو شد که به فرمان ابن زياد به شهادت رسيد.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا
     
    دانشنامه عاشورا