حسین اقا برفت عمرم نرفتم کربلای تو
به دل این ارزو بردم ندیدم بارگاه تو
نشد قسمت که میرفتم میان روضه عباس
نشدای خاک بر فرقم ندیدم بارگاه تو
نشد که این معصیت بر مر قدت مالم
پس انگاه عرض خود تقدیم و میکردم برای تو
کهای مولا نبودیم روز عاشورا که میکردیم
همین جسم ضعیف و لا غر خود را فدای تو
شرر افکنده بر جانم غم و مرگ جوانانت
خصوصاداغ مرگ قاسمی که شد فدای تو
فغان زان دم که در شام بلا چون مادرش میگفت
که این تازه دامادم همی من هم فدای تو