loading...
اشعار اهل بیت (ع)

اشعار ماه محرم – امام زمان(عج) – علی اکبر لطیفیان

 

اين هفته هم گذشت تو اما نيامدي

خورشيد خانواده‌ي زهرا نيامدي

 

از جاده‌ي هميشه چشم انتظارها

اي آخرين مسافر دنيا نيامدي

 

صبحي كنار جاده تو را منتظر شديم

«آمد غروب ، رفت و تو آقا نيامدي»

 

از ناز چشمهاي تو اصلاً بعيد نيست

شايد كه آمدي گذر ما نيامدي

 

امروزمان كه رفت چه خاكي به سر كنيم

آقاي من اگر زَد و فردا نيامدي

 

غيبت بهانه اي است كه پاكيزه تر شويم

تا روبرويمان نشدي تا نيامدي

 

«يابن الحسن بياي»قنوتم وظيفه است

ديگر به ما چه آمده‌اي یا نيامدي

 

علی اکبر لطیفیان

 

*********************

 

اشعار ماه محرم – امام زمان(عج)

 

نـاز از تـو، نيـاز و تمنّـا ز مـا، بــه روي چشم

منّت كشي ز يوسف بطحـا، به روي چشم

 

گفتـي گنـه نكن، به خدا سعي مي كنم

قدري دگـر نما تـو مدارا، به روي چشم

 

امـري اگـر بـُود، به كس ديگري مگو

من مُرده ام مگـر گل زيبا، به روي چشم

 

قدري تو دور كن ز دلم، حُبّ نفس را

مُردن به عشـق حضرت زهرا، به روي چشم

 

بگـذار يـك نمـاز، بـه تو اقتدا كنـم

عرفان و پاك بـازي و تقوا، بـه روي چشم

 

مسكيـن نـواز! دلبر با معرفت، حبيب

آخر چه مي شود بنهي پا به روي چشم؟

**

شاعر این شعر را اگر میشناسید لطفاً اطلاع دهید

 

******************

 

اشعار ماه محرم – امام زمان(عج) – میثم امانی

 

کجاست آنکه دوباره مرا تکان بدهد؟

وچشم های خودم را به من نشان بدهد

 

تمام عقربه ها زنده اند و می گردند

دل من است که چیزی نمانده جان بدهد!

 

کجاست آنکه خودم را بگیرد از من و بعد

مرا به دست غزلهای بی کران بدهد

 

هنوز وقت زیادی برای ماندن هست

چه می شود که زمانه کمی زمان بدهد؟

 

دلم هوای رسیدن به انتها کرده

کجاست آنکه به من جام شوکران بدهد؟

 

خدای واقعی ام سالهاست گم شده است

کجاست آنکه خدا را به من نشان بدهد

 

میثم امانی

 

********************

 

اشعار ماه محرم – امام زمان(عج) – جواد حیدری

  

زائر جمعه

  

صدای آمدنت را به گوش ما برسان

زمان غیبت خود را به انتها برسان

 

نگاه نافذ خود را بر این گدا انداز

برای درد نهفته کمی دوا برسان

 

اگرچه بهر ظهورت نکرده ام کاری

بیا و بر لب ما فرصت دعا برسان

 

به صبح جمعه ی موعود زائرم فرما

به خاکبوسی روز فرج مرا برسان

 

برای روز ظهور تو کعبه پا برجاست

بیا سرور دوباره بر آن بنا برسان

 

کنار تربت زهرا به وقت نافله ات

دعای خویش به یاری این گدا برسان

 

نوشته ام به وصیت اگر میسر شد

بیا و مرده ما را به کربلا برسان

 

جواد حیدری

 

********************

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
ناب ترین غزلهای مداحی Telegram.me/chayeheyat در ایتا هم با همین آی دی هستیم یاعلی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    توی اینترنت دنبال چی میگردی ؟
    نظرت راجع به این وبسایت چیه ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 478
  • کل نظرات : 72
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 13
  • آی پی امروز : 299
  • آی پی دیروز : 42
  • بازدید امروز : 625
  • باردید دیروز : 86
  • گوگل امروز : 12
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 711
  • بازدید ماه : 1,018
  • بازدید سال : 19,090
  • بازدید کلی : 656,479
  • کدهای اختصاصی
    ناب ترین غزلهای مداحی Telegram.me/chayeheyat در ایتا هم با همین آی دی هستیم یاعلی
    معرفت

    معـــرفـــــت


    ابوبكر حسيني

    سيد ابوبکر بن شهاب علوي حسيني حضرمي، نسب او به امام جعفر صادق عليه السلام مي رسد. او به سال 1262 ه. ق در قريه اي از بلاد حضرموت متولد شده و به سال 1341 ه. ق در حيدر آباد دکن از بلاد هند وفات يافته است.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    عطية بن سعد بن جناده ي عوفي

    نام عطيه، همواره در کنار نام جابر بن عبدالله انصاري مطرح مي شود که با هم پس ازشهادت امام حسين «ع » در اربعين اول به زيارت قبر آن حضرت آمدند و چون جابر نابينا شده بود، عطيه او را در اين زيارت همراهي مي کرد.بنا به برخي نقلها، هنگام بازگشت اهل بيت از سفر شام، در کربلا با جابر و عطيه برخورد کردند.عطية بن سعد بن جناده عوفي، از رجال علم و حديث شيعه بود.وي در زمان خلافت امير المؤمنين «ع » در کوفه به دنيا آمد.نام عطيه، به پيشنهاد آن حضرت بر وي نهاده شد.او از راويان موثق شيعه بود که حتي در کتب رجالي اهل سنت هم توثيق شده است.وي به جرم تشيع و هواداري علي «ع » از سوي حجاج بن يوسف تحت تعقيب بود و به فارس گريخت.به دستور حجاج، او را گرفتند و چون حاضر نشد علي عليه السلام را لعن کند، چهار صد تازيانه بر بدنش زدند و موي سر و ريش او را تراشيدند. از آن پس به خراسان رفت و پس از مدتي به کوفه بازگشت.در کوفه بود تا در سال 111 هجري در گذشت.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    قرينته النوائب

    همدم و همراه با مصيبتها. از القاب شريفه ي حضرت زينب سلام الله عليهاست.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    عبدالله بن عفيف ازدي

    او از طايفه ازد، ساکن کوفه و مردي ميان سال بوده است.او از نيکان و شجاعان، و زهاد و عباد و مجاهدين شيعيان محسوب مي شد.عبدالله چشم چپش را در جنگ صفين و چشم راستش را در جنگ جمل از دست داده بود و هميشه در مسجد اعظم کوفه عبادت مي کرد.طبق نقل تواريخ، بعد از شهادت امام حسين عليه السلام و مسلط شدن ابن زياد بر کوفه، طرفداران اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم قلع و قمع شدند و ابن زياد، با کمال جسارت، روي منبر مسجد کوفه به اميرمؤمنان و فرزندان او عليهم السلام اهانت مي کرد که با عکس العمل شديد مردم، از جمله عبدالله بن عفيف روبرو شد که به فرمان ابن زياد به شهادت رسيد.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا
     
    دانشنامه عاشورا