loading...
اشعار اهل بیت (ع)

اشعار ماه محرم – امام زمان(عج)

 

جایی نداشتیم اگر این روضه ها نبود

عشقی نبود اگر غم کرب و بلا نبود

 

از دستمال اشک تو خونابه میچکد

آقا مگر به زخم دو چشمت دوا نبود ؟

 

من را کسی به قدر دو گندم نمیخرید

این چشم اگر به خیمه تان آشنا نبود

 

بر ما ز آبروی خودت خرج کرده ای

ای وای اگر که لطف نگاه شما نبود

 

از ما مگیر یک نفس این یا حسین را

آقا حسین گفتن ما دست ما نبود

 

ما با لباس نوکری اش زنده مانده ایم

عمری نبود اگر غم ارباب ما نبود

**

اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفاً اطلاع دهید

 

*******************

 

اشعار ماه محرم – امام زمان(عج)

 

چشم انتظار مانده ام امّا نیامدی

کُشتی مرا و بر سرم آقا نیامدی

 

چنگی نمی زند به دلم اشک های من

وقتی که تشنه هستم و دریا نیامدی

 

من با لباس نوکری احرام بسته ام

وقت طواف کعبه ی دلها نیامدی

 

دیشب میان روضه نگاهم به راه بود

گفتم که می رسی به تماشا نیامدی

 

شاید نشسته بودی و بر سینه می زدی

جای دگر؛ به روضه ی زهرا نیامدی

 

شاید دوباره کرب وبلا رفته بودی و

تا صبح می زدی به سر آنجا نیامدی

 

امشب شب یتیم نوازی دست توست

مگذار تا بگویمت آقا نیامدی

**

شاعر این شعر را اگر میشناسید لطفاً اطلاع دهید

 

*******************

 

اشعار ماه محرم – امام زمان(عج) - محمد بیابانی

 

دلتنگی غروب همه جمعه های من

کی میرسد به صحن حضورت صدای من

 

دیگر دلم برای شما پر نمیزند

برگرد و بال تازه بیاور برای من

 

غیر از ضرر برای تو چیزی نداشتم

حتی نیامده ست به کارَت دعای من

 

اشکت اگر به نامه اعمال من نبود

بخشش نبود شامل یا ربنای من

 

یک روز محض خاطر این چند قطره اشک

وا میشود به خیمه سبز تو پای من

 

با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست

ای بانی مُحرم و صاحب عزای من

 

امشب میان سینه زدن ها و اشک ها

مُهری بزن به نامه کرب و بلای من

 

محمد بیابانی

 

********************

 

اشعار ماه محرم – امام زمان(عج)

 

نمی رسم من از این جاده ها به گرد شما  

به خاک پای گدایان کوچه گرد شما

   

خدا کند که عنان گیر مرکبت باشم

فـــدای پا به رکــابــان در نبرد شما

 

ارادتی به تو و خانواده ات دارم

منـم غــلام غــلامان فرد فرد شما

 

چرا شبیه گذشته مرا نمی خواهی

مگر نمی خورم آقای من به درد شما

 

رسیده باز سه شنبه شب خجالتم از

مرور نامه ی اعمال و آه و سرد شما

 

محمد حسن بياتلو

 

********************

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
ناب ترین غزلهای مداحی Telegram.me/chayeheyat در ایتا هم با همین آی دی هستیم یاعلی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    توی اینترنت دنبال چی میگردی ؟
    نظرت راجع به این وبسایت چیه ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 478
  • کل نظرات : 72
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 13
  • آی پی امروز : 289
  • آی پی دیروز : 42
  • بازدید امروز : 594
  • باردید دیروز : 86
  • گوگل امروز : 12
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 680
  • بازدید ماه : 987
  • بازدید سال : 19,059
  • بازدید کلی : 656,448
  • کدهای اختصاصی
    ناب ترین غزلهای مداحی Telegram.me/chayeheyat در ایتا هم با همین آی دی هستیم یاعلی
    معرفت

    معـــرفـــــت


    ابوبكر حسيني

    سيد ابوبکر بن شهاب علوي حسيني حضرمي، نسب او به امام جعفر صادق عليه السلام مي رسد. او به سال 1262 ه. ق در قريه اي از بلاد حضرموت متولد شده و به سال 1341 ه. ق در حيدر آباد دکن از بلاد هند وفات يافته است.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    عطية بن سعد بن جناده ي عوفي

    نام عطيه، همواره در کنار نام جابر بن عبدالله انصاري مطرح مي شود که با هم پس ازشهادت امام حسين «ع » در اربعين اول به زيارت قبر آن حضرت آمدند و چون جابر نابينا شده بود، عطيه او را در اين زيارت همراهي مي کرد.بنا به برخي نقلها، هنگام بازگشت اهل بيت از سفر شام، در کربلا با جابر و عطيه برخورد کردند.عطية بن سعد بن جناده عوفي، از رجال علم و حديث شيعه بود.وي در زمان خلافت امير المؤمنين «ع » در کوفه به دنيا آمد.نام عطيه، به پيشنهاد آن حضرت بر وي نهاده شد.او از راويان موثق شيعه بود که حتي در کتب رجالي اهل سنت هم توثيق شده است.وي به جرم تشيع و هواداري علي «ع » از سوي حجاج بن يوسف تحت تعقيب بود و به فارس گريخت.به دستور حجاج، او را گرفتند و چون حاضر نشد علي عليه السلام را لعن کند، چهار صد تازيانه بر بدنش زدند و موي سر و ريش او را تراشيدند. از آن پس به خراسان رفت و پس از مدتي به کوفه بازگشت.در کوفه بود تا در سال 111 هجري در گذشت.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    قرينته النوائب

    همدم و همراه با مصيبتها. از القاب شريفه ي حضرت زينب سلام الله عليهاست.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا

    عبدالله بن عفيف ازدي

    او از طايفه ازد، ساکن کوفه و مردي ميان سال بوده است.او از نيکان و شجاعان، و زهاد و عباد و مجاهدين شيعيان محسوب مي شد.عبدالله چشم چپش را در جنگ صفين و چشم راستش را در جنگ جمل از دست داده بود و هميشه در مسجد اعظم کوفه عبادت مي کرد.طبق نقل تواريخ، بعد از شهادت امام حسين عليه السلام و مسلط شدن ابن زياد بر کوفه، طرفداران اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم قلع و قمع شدند و ابن زياد، با کمال جسارت، روي منبر مسجد کوفه به اميرمؤمنان و فرزندان او عليهم السلام اهانت مي کرد که با عکس العمل شديد مردم، از جمله عبدالله بن عفيف روبرو شد که به فرمان ابن زياد به شهادت رسيد.

    دریافت کد دانشنامه عاشورا
     
    دانشنامه عاشورا