نحوه خواندن مجالس عروسی :
اولا باید گفت عمده وظیفه یک مداح در مجالس عروسی بدین نحواست که با یک مقدمه چینی شبیه به بحر طویل برنامه راآغاز کند.
مثلا:بنام ایزد پروردگار خالق هشت وچهار آفریننده لیل ونهار سلام اینجانب زهیر سازگار خدمت حضار باوقار......
سپس چند بیتی مولودی یا مدح مولا به اندازه 5الی 10دقیقه که بستگی به نوع مستمع دارد بخواند وبعد چند بیت شعر طنز اگر صلاح بود لطیفه ای کوتاه وهنگام ورود داماد نیز با آماده کردن مجلس وبا دست زدن حضار داماد را وارد کند وسرودی بخواند تا داماد با همه دیدار کند واز مردم بخواهد که داماد را نبوسند تا زودتر به جایگاهش بنشیند وبعضا بعد از آن مسابقه ای به سلیقه خود اجرا میکنند وخلاصه در پایان ماه داماد ودوپدر عروس وداماد را دعوت می کنند واز داماد می خواهد که ابتدا پدر وبعد پدر خانمش را ببوسد وسپس دوپدر عرروس و داماد نیز یکدیگر را ببوسند. البته با نبود پدر می توان از پدر بزرگ یا عمو یا برادر بزرگتر نیز دعوت کرد
در مجموع مجالس عروسی سه نوع می باشد :
1- علمایی
در مجالس علمایی که مجلس مجلس سنگینی می باشد وباید حرمت علما نیز نگه داشته شود بیشتر مدح اهل بیت خواندن مورد پسند است وکمتر باید شعر عروسی خوانده شود که این امری واضح است.
2- نیمه مذهبی
در مجالس نیمه مذهبی که معمولا مداح در این مجالس بیشتر دعوت می شود که مثلا خانواده عروس یا داماد یا طیفی از دوخانواده مذهبی بوده وبه قول خودمانی اهل بزن وبکوب نیستند کار مداح مقداری سخت تر است چون مستمع غیر مذهبی هم حضور دارد ومداح باید اگر چه سخت است اما هردو را راضی نگه دارد .
3- غیر مذهبی
واما مجلس سوم که درآن همه به نوعی قر درکمرشان خشگ شده است نه تنهامداح نباید بخواند حتی حضور در آن مجلس در شان یا مداح اهل بیت نمی باشد.
استاد سازگار
این نظر توسط barbud در تاریخ 1393/07/02 و 19:45 دقیقه ارسال شده است | |||
سلام عزیزم سایت همگردی رو ببین کلی اتفاق و جای خوب میتونی توش پیدا کنی |
معـــرفـــــت

سيد ابوبکر بن شهاب علوي حسيني حضرمي، نسب او به امام جعفر صادق عليه السلام مي رسد. او به سال 1262 ه. ق در قريه اي از بلاد حضرموت متولد شده و به سال 1341 ه. ق در حيدر آباد دکن از بلاد هند وفات يافته است.


نام عطيه، همواره در کنار نام جابر بن عبدالله انصاري مطرح مي شود که با هم پس ازشهادت امام حسين «ع » در اربعين اول به زيارت قبر آن حضرت آمدند و چون جابر نابينا شده بود، عطيه او را در اين زيارت همراهي مي کرد.بنا به برخي نقلها، هنگام بازگشت اهل بيت از سفر شام، در کربلا با جابر و عطيه برخورد کردند.عطية بن سعد بن جناده عوفي، از رجال علم و حديث شيعه بود.وي در زمان خلافت امير المؤمنين «ع » در کوفه به دنيا آمد.نام عطيه، به پيشنهاد آن حضرت بر وي نهاده شد.او از راويان موثق شيعه بود که حتي در کتب رجالي اهل سنت هم توثيق شده است.وي به جرم تشيع و هواداري علي «ع » از سوي حجاج بن يوسف تحت تعقيب بود و به فارس گريخت.به دستور حجاج، او را گرفتند و چون حاضر نشد علي عليه السلام را لعن کند، چهار صد تازيانه بر بدنش زدند و موي سر و ريش او را تراشيدند. از آن پس به خراسان رفت و پس از مدتي به کوفه بازگشت.در کوفه بود تا در سال 111 هجري در گذشت.


او از طايفه ازد، ساکن کوفه و مردي ميان سال بوده است.او از نيکان و شجاعان، و زهاد و عباد و مجاهدين شيعيان محسوب مي شد.عبدالله چشم چپش را در جنگ صفين و چشم راستش را در جنگ جمل از دست داده بود و هميشه در مسجد اعظم کوفه عبادت مي کرد.طبق نقل تواريخ، بعد از شهادت امام حسين عليه السلام و مسلط شدن ابن زياد بر کوفه، طرفداران اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم قلع و قمع شدند و ابن زياد، با کمال جسارت، روي منبر مسجد کوفه به اميرمؤمنان و فرزندان او عليهم السلام اهانت مي کرد که با عکس العمل شديد مردم، از جمله عبدالله بن عفيف روبرو شد که به فرمان ابن زياد به شهادت رسيد.
