ممنونم از خدای تو یا باقرالعلوم
داده مرا ولای تو یا باقرالعلوم
منت پذیرلطف شمایم از آن جهت
دارم به لب ثنای تو یا باقرالعلوم
تو چهارمین امام منی بعد مرتضی
من خادم سرای تو یا باقرالعلوم
غواص علم احمدی و این یقین من
رای خداست رای تو یا باقرالعلوم
امر تو نافذ است به هر کس از آن به حشر
جوید خدا رضای تو یا باقرالعلوم
بر رهروان مکتب تو هدیه می دهد
جنات را خدای تو یا باقرالعلوم
آن را که مهر حضرت تو نقش بر دل است
جوید کجا سوای تو یا باقرالعلوم
محتاج خلق اول و آخر نمی شود
هر کس که شد گدای تو یا باقرالعلوم
مستغنیم ز مکنت اگر شاملم شود
یک لحظه ای عطای تو یا باقرالعلوم
بر سینه ام ارادت خود را فرون نما
تا سرنهم بپای تو یا باقرالعلوم
مفکن مرا زدیده که تا زنده ام تپد
این قلب من برای تو یا باقرالعلوم
یک لحظه بی ولای توام زندگی مباد
ای هستیم فدای تو یا باقرالعلوم
در شام سوگ حضرت تو کو که بگذرد
از جرم من خدای تو یا باقرالعلوم
گلباف را به روز قیامت شفیع باش
کانجا کند ثنای تو یا باقرالعلوم
گلبافت
ای اصـل دیـن ولای تـو یا باقرالعلوم
وی ذکـر حـق ثنـای تـو یا باقرالعلوم
وی عرش، خـاک پای تـو یا باقرالعلوم
جـان جهـان فــدای تـو یا باقرالعلوم
مهر تو جان جان صلات و صیام من
پیوسته وقف تو، صلوات و سلام من
****
ای شیعــه را به مهر شما اقتـدارها
دین خدا گرفتـه ز تــو اعتبارها
خورشید بر درت یکی از جـاننثارها
گردنــد دور کـوی تـو لیـل و نهارها
هر لحظه در بقیع تو صد کاروان دل است
هـر جا، روم مزار توأم شمع محفل است
من کیستم که خاک سرای شما شوم؟
لب واکنـم، قصیـده سـرای شما شوم
یـا مفتخـر بـه مدح و ثنای شما شوم
باشـد کـه تـا گـدای گدای شما شوم
لال است در ثنای تو مـولا زبان من
تو وصف خود بگوی ولی با زبان من
****
وقتـی عـدو بـه حضـرت تو گفت ناسزا
بـا حسـن خلـق و با گل لبخند از ابتدا
کردی به پاسخ از دل و از جان بر او دعا
ایـن اسـت قـدر و منـزلت و عـزت شما
تنها نه اینکه نام تو از من ربوده دل
خلق محمّدیت ز دشمن ربـوده دل
ای بر تو از خدا و رسولش سـلامها
اهــل کــلام را ز کـلامت کـلامها
بیچـاره و ذلیـل مقـامت «هشام»ها
در پنجــۀ تـو از همه دلها زمامها
توحید زنده از نفس صبح و شام تو
اسلام فخر کرده به نطق «هشام» تو
****
تو خلــق را مطاعـی و خلقت مطیع تو
برتــر ز اوج وهــم، مقــام رفیــع تـو
پیـران عقـل یکسـره طفـلِ رضیـع تـو
فـردوس گشتـه خـاکنشینِ بقیـع تـو
«میثم» اگـر قصیـده سرای شما شده
مشمول بذل و لطف و عطای شما شده
غلامرضا سازگار